نی نی ناز من ***** منتظرم منتظر آمدنت

بدون عنوان

خدایا...... می دانی؟ خسته ام از ادم هایت.....ادم هایی که ادم نیستند....خسته ام از لبخندهاشان که بوی تمسخر خالص می داد..... خدایا.....تابحال بنده بودی؟ بنده بودی تا خدایت را خالصانه فریاد زنی و خدایت بی خیال به خداییش بپردازد؟ تا بحال جواب نکرده هایت را پس داده ای؟ تا بحال شده است بی انکه مقصر باشی مجازات شوی؟ خدای من خستگی عمری دوندگی را تا بحال به دوش کشده ای؟ دیگر هیچ نمی گویم....جز انکه............................ مانند همیشه خسته ام.....خسته تر از فرهاد کوه کن.......کوه نکنده ام......عمریست تنها دل می کنم.....دل کندن انقدر سخت تر از کوه کندن بود که فرهاد کوه کندن را ترجیح داد......... عمریست پیشه ام دل کندن است.....از ارزوهای...
8 اسفند 1391
1